نگارکوچولونگارکوچولو، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 30 روز سن داره
همدل شدنمونهمدل شدنمون، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 1 روز سن داره
نیما جوننیما جون، تا این لحظه: 7 سال و 8 ماه و 18 روز سن داره

بــــــــرای دختـــرم نـــگار

 

·٠•●♥ تو آمدی و خدا خواست دخترم باشی  ♥●•٠·

 

http://www.sheklakveblag.blogfa.com/ پریسا دنیای شکلک ها

 

 

زندگی با اومدن نیما و داشتن نگار

سلام دختر قشنگم  الان ک دارم برات مینویسم تو و داداش خوابین ساعت 9و رب صبحه و امروز 27مهر 1395 نیما ،12مرداد بدنیا اومد😆در بیمارستان رازی تربت حیدریه، اون شب ک من بیمارستان بودم تو پیش باباهادی بودی خونه خاله فاطمه، بابا جون و دایی و یگانه جون هم پیشت بودن ،تو محمد غفاری رو خیلی دوس داری و باهاش بازی میکردی،بابا هادی میگفت اون شب حتی یه بار منو یاد نکردی و انگار میدونستی ک نباید چیزی بگی،دختر مهربونم😮 اون روز صبح ک میخاستم یواشکی فرار کنم ک برم بیمارستان برا بستری شدن بدترین لحظه عمرم بود😢😢😢 هزار تا دلشوره داشتم بخاطر تو ک خدایا وقتی با یه نی نی برگردم تو واکنشت چیه و چطور کنار میایی؟!!! خلاصه ..... ساعت 2 دکتر اومد و ...
27 مهر 1395

22 و 23 ماهگی عسل خانوم

سلام دختر قشنگم👧 داری کم کم دوساله میشی و من هنوز با خودم فکر میکنم چقد زود گذشت این روزا انگار همین دیروز بود ...... دختر قشنگم  تو این روزا بشدت ب من وابسته شدی😟 و حتی یک دقیقه بدون من با کسی نمیمونی 😕😕😕😕😕😕😕😕😕😕😕😕😕 و من الان برات غصه میخورم ک چجوری میخای دوری منو تحمل کنی وقتی برم بیمارستان برا بدنیا اوردن داداشت😩😒😞 ایشالا تا سه ماه دیگه وابستگیت کم تر بشه😄 تو دختر شیطونی هستی و چون همه منو مرجان صدا میرنن تو هم منو مرجان صدا میرنی دیگه کامل مسلط حرف میزنی☺😊😀😁 و خیلی کنجکاوی اسم وسایلی ک نمیدونی رو بفهمی و همش میپرسی مامان این چیه؟؟ همچنان عاشق کلیپ های باب اسفنجیه  و مدام میگی من باب اسفنجیم من پاتریکم...
19 ارديبهشت 1395

19،20،21 ماهگی

سلام عشق  دختر قشنگم امروز اومدم برات از این چند وقت بگم تو این سه ماه ماشالا تو کلی بزرگ شدی دندونای نیشت دراومده از پایین  ولی از  بالا هنوز سفید شده و در شرف دراومدنه،اخلاقت خیلی خیلی بهتر شده و  بهانه گیری کمتر میکنی ئ خبر خیلی خوب اینکه خود وقتی چراغارو خاموش میکنیم شیشه تو میخوری و میخابی عاشق عزوسکت خرسی هستی ،و با اسباب بازیات بازی میکنی کارتون باب اسفنجی رو خیلی دوس داری،و شعر پاندای کونگ فوکارم هر روز هزار بار گوش میدی  این روزا کامل حرف میزنی و جمله های طولانی میگی چند روز پیش ک با بابا رفته بودیم بیرون یه سگ از سطل اشغال اویزون شده بود و داش اشغال را این ور اون ور میریخت...
14 اسفند 1394

19 ماهگی

سلام دختر نازم امروز ک اومدم برات بنویسم دلم پر از غصه اس ..... اخه عزیزمون رو از دست دادیم و ههمون ناراحتیم.... چه روزایی سختی رو گذروندیم مادر (مامانه  مامانم) رفت پیش خدا و ما دلمون هر روز بیشتر از روز فبل براش تنگ میشه درست شب اربیعین به رحمت خدا رفت و روز اربیعین به خاک سپرده شد... تو خیلی مادر رو دوست داشتی و وقتی میرفتیم خونشون خیلی خوشحال میشدی و با زبون شیرینت بهش میگفتی عزیز الانم یادش میکنی اخه ما هرروز خونه عزیز میرفتیم و ب دیدنشون عادت داشتی خدا ایشالا عزیز رو بیامرزه و ب همه ی ما صبر دوریشو عطا کنه... دخترم تو ماشالا خیلی خوش اخلاق و خوب شدی و تو مراسم خیلی خیلی مراعات حالمو کردی و اذیت نکردی ...
22 آذر 1394

یک و نیم سالگی

سلام سلام  صدتا سلام 18 ماهگی دخترم مبارک باشه دخترم یک سال و نیمه شده هوراااااا نگارم خبر خوب اینکه با اذامه ی کنار گذاشتن گوشی ...تو یکم اخلاقت بهتر شدهرو اذیتتات کمتر خدایا شکرت اون خبری هم ک میخاستم تو پست قبلی بگم این بود ک خاله مژگان بارداره و ایشالا تیر نوه دوم خونواده مامانی میاد  ایشالا ک به سلامتی و خوشی دخترم الان ک دارم برات مینویسم تو خوابی امروز واکسن 18 ماهگیتو زدی و رفت تا 6 سالگی ان شا الله خب... از امروز بگم ک چه بلوایی به پا کردی ...امروز با بابایی و مامانی رفتیم مرکط بهداشت تا وارد محوطه شدیم توی زرنگ فهمیدی و گریه رو سر دادی ، رفتیم داخل و تو همچنان گریه میکردی ،دیگه هر کارت میکردم ساک...
3 آذر 1394

3ماه تاخیر،15،1617،ماهگی در یک پست

سلام نگار نازم عروسک خوشکل من باز هم نتونستم بيام و بموقع بنویسم،بازم ب همون دلایل قبلی ک ميدوني... دختر من حالا بزرگ شده و 17ماه و هفت روزه شه،خدایا چقد زود گذشت انگار همین دیروز بود ک تازه خدا تو رو بهم داده بود خدایا شکرت بابت این هدیه ناز و خوشکل دخترکم این روزا ديگه  اکثر کلمه ها رو میگی (مرجان هم یاد گرفتی ک گاهی ک حواسم نیس و جوابتو نمیدم داد میزنی و با زبون شيرينت میگی م'جان) ديگه کلی کلمه میگی و جمله ی کامل(پیشی،پاشو، بریم،بیا، پارک،وکلیای دیگه...) دخترم هنوز همون هشت تا دندونو داری و نزدیک دو ماهه ما منتظر دندونای اسیابتیم ک بیان بیرون اما هنوز ک رخ ننمودن،دندون اسیابت کام...
8 آبان 1394

14 ماهگی

سلام عروسکم 14 ماهگیت مبارک ببخش ک این ماها با تاخیر میام و برات مینویسم اخه واقعا درگیر توام تو خیلی خیلی فوضولی و نه میذاری موبایلمو بگیرم دستم نه لپ تاپو الان ک دارم برات مینویسم بابایی تو راهه داره میره تهران برای آزمون مرحله دوم ارشد خدا کنه قبول بشه منم به زور شما رو خابوندم مامان جون این روزا واقعا کلافه ام کردی از بس گریه میکنی و نق نقو شدی از بغل خودم بغل هیشکی نمیری خیلی بهم وابسته شدی و جرات ندارم حتی تا دستشویی برم جیغات وسر میدی دعا میکنم این اخلاقت از سرت بیوفته یک اخلاق بد دیگه ای هم پیدا کردی من چند تا کلیپ کودکانه چون تو دوس داشتی برات دانلود کرده بودم ک تو عاشقشون بودی مثل شعر باب اسفنی و کلیپ دختر ح...
7 مرداد 1394

سیزده ماهگی دخترم

سلام عزیزدل مامان سیزده ماهگیت مبارک مامان جونم از این ماه و این روزام برات بگم ک ماشالا خیلی خیلی فوضولی خیلی ........... یکسره تو خونه مثل جوجه اردکا دنبالمی نمیذاری به هیچ کارم برسم  همش باید دنبال تو باشم ک خدایی نکرده به خودت اسیبی نرسونی  خلاصه زندگیم  حول محور تو میچرخه خدا رو شکر ایشالاک همیشه سرحال و سرزنده ببینمت عزیز دلم اینروزا خیلی دردری شدیهمش دوس داری بری کوچه والا کافیه یکی درو ببنده و بره دیگه انقد گریه میکنی ک نگو و نپرس تا نبرمت بیرون ساکت نمیشی خداییش مامان یاین اخلاقت خیلی بده ها  مخصوصا اینکه به باباجون خیلی میچسبی و همش ازش توقع داری ببرتت بیرون کفشاتو میری مید...
12 تير 1394

نگار جونم و تب وحشتناک

سلام دختر قشنگ من الهی فدات بشم که دو سه روزه خیلی اذیت شدی یک تب شدید داشتی و تا صبح همش بهت استامینفون میدادیم و با بابایی تن شویه میکردیمت اما تا یکم تبت کم میشد دوباره تب بالا میاوردی خیلی سخت بود تو هم خودت خیلی اذیت شدی فدات بشم اول فکر کردم از واکسنت باید باشه چون یک هفته قبل ک واکسن یکسالیتو زدیم گفتن ک ممکنه بعد یه هفته تب کنی اما چون تو تبت خیلی شدید بود بردیمت دکتر ,و از قضا متخصص خودت بخاطر تعطیلات این چند روز نبود بردیمت یک دکتر عمومی،و دکتر هم بهت دارو داد و گفت احتمالا سرماخوردی اما همچنان تبت ادامه داشت و هر چهار ساعت بهت استامینفون میدادم تا اینکه یکم درجه تبت کمتر شد و صبح روز بعد که از خوا...
14 خرداد 1394