چهارمین سالگرد ازدواج من و همسری
سلام نگار نازم
غنچه ی بازم
جیگر طلا عسل مامان
فردا سالی هست که من و بابا، باهم بودنمونو جشن میگیریم
29 مهر 1389 تو حرم امام رضا باهم عهد همدلی بستیم
و چقدر زود میگذره انگار همین دیروز بود
و همون جا از امام رضا خواستم که زندگی خوبی داشته باشم
و خوشحالم از انتخابم و از زندگی بی نظیرم
از اعماق وجودم احساس خوشبختی میکنم
و از اینکه تو و بابا رو دارم واقعا خوشحالم
و خدارو هزار مرتبه شکر به خاطر داشتن بابا که مثل کوه پشتمه و کوچکترین چیزی رو ازمون دریغ نداره
دوستت دارم شوهر مهربونم
امیدوارم سایه ات همیشه بالای سر من و دخترم باشه
نگار نازم امسال این سالگرد با وجود تو که از وجودمونی خیلی قشنگ تر شده
مرد من سالگرد یکی شدنمان مبارک
ایشالا سالهای سال این روز رو باهم جشن بگیرم
تقدیم به شوهرم
اینم چند تا عکس ازثمره ی زندگیمون
دخترم با خرسش(قربون خنده ات بشم)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی