نگارکوچولونگارکوچولو، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 28 روز سن داره
همدل شدنمونهمدل شدنمون، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 30 روز سن داره
نیما جوننیما جون، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره

بــــــــرای دختـــرم نـــگار

قند عسل مامان

سلام دختر قشنگ مامان   چطوری عسلکم ،شیطونکم؟ امروز دختر قشنگ مامانش  26هفته و 6  روزشه یعنی فردا وارد هفته بیست و هفتم میشه. دخترم این روزا باخودم فکر میکنم شما قراره چه شکلی بشی شکل من یا بابای؟؟قربونت بشم . راستی قراره توی عید واسه دخترگلمون جشن سیسمونی بگیریم. بابایی داره کارتای دعوت مهمونا رو آماده میکنه.(دستش درد نکنه) ایشالا به سلامتی روزی بیاد که شما با قدمای کوچکتون تشریف بیارید به خونه خودتون و دل ما رو شاد کنید. دختر گلم خیلی دوست دارم فدات بشم   راستی اینم  عکس کوچولویی های مامان و بابا مامان مرجان       و اینم بابا هادی: ...
18 اسفند 1392

ماه هفتم ....

سلام دختر نازم   ببخشید مامان جونی خیلی وقته نتونستم بیام آخه سرم شلوغ بود آخه این هفته 5 شنبه(1392/12/08) عروسی خاله مژگان هست و این اولین عروسی هست که دوتایی داریم میریم شما دختر خوشمل مامانی و داری روز به روز بزرگ ترمیشی ماشالله. امروز وارد هفته 25 شدیم خداروشکر زمستون هم داره کم کم تموم میشه و بوی بهار میرسه. و لحظه دیدار ما نزدیک و نزدیک تر میشه  بی صبرانه منتظر اون روزم که بتونم تو بغلم بگیرمت و صورت نازتو ببوسم گل دخترم. شما الان که مامان داره تو وبلاگت مینویسه کلی تکون میخوری و با هر بار تکون خوردنت مامانو شاد میکنی. دختر نازم خیلی دوست دارم       ...
5 اسفند 1392

کودکم

  این  دوست داشتن  است این همان حس قشنگی ست که دلم میخواهد او درون  دل  من جای باز کرده است کودکی بازی گوش نازنینی با هوش چشمهای مشکی پوستی مهتابی گیسوانی چو شب بی مهتاب که نسیم خوش او دلها برده ز کف اری اری اری دوستش میدارم قهقه های قشنگش که همه مستانه حاکی از سر درون خوش اوست دوستش میدارم من که خود میدانم او یقین سهم من است از بهشت خاکی ...
19 بهمن 1392

غزل خدا

  چه شبی است! چه لحظه‌های سبک و مهربان و لطیفی، گویی در زیر  باران  نرم فرشتگان نشسته‌ام. می‌بارد و می‌بارد و هر لحظه بیش‌تر نیرو می‌گیرد.   هر قطره‌اش فرشته‌ای است که از آسمان بر سرم فرود می‌آید. چه می‌دانم؟ خداست که دارد یک ریز،  غزل  می‌سراید؛ غزل‌های عاشقانه‌ی مهربان و پر از نوازش. هر قطره‌ی این باران، کلمه‌ای از آن سرودهاست. دکتر شریعتی ...
17 بهمن 1392

شیطونکم.....

سلام عزیز دل مامان   دختر قشنگم ،خوبی مامان؟؟ شیطونیات که اینو میگه!! ماشالا داری بزرگ میشی جیگر مامان و هر روز تکون هات بیشتر از روز قبل میشه. و من عاشق همین تکون ها و لگد زدناتم مامانی الان دیگه  تکون های شما کاملا واضحه طوری که بابا هادی هم دستشو میزاره و لگدای گل دخترشو احساس میکنه و کلی قربون صدقه شما میره دختر خوشکل مامان الان 21 هفته و 5 روزتونه عسل من تازه ،کمد و تخت شما رو که سفارش داده بودیم چند روز پیش رسید و اونا رو تو اتاقت گذاشتیم. من و بابا هادی همش میریم تو اون اتاق قربون صدقه شما میریم. مامان جون اتاقت خیل خوشکله بیشتر وسایلتم خریدیم  قربونت بشم بی صبراه منتظر روزی هستم که بپری ...
12 بهمن 1392